22 تیر 1388 / 20 رجب 1430 / 13 جولای 2009

در پي اعمال مستبدانه محمدعلي شاه قاجار و سركوب آزادي خواهان، تعدادي از مشروطه طلبان به فكر فتح تهران و سرنگوني شاه افتادند. از اين رو به سمت پايتخت به راه افتادند و وارد شهر شدند. پس از آن كه نيروهاي محمدعلي شاه، در نبردهاي مختلف از قواي مشروطه شكست خوردند، سرانجام درگيري نهايي در تهران روي داد و مشروطه‏طلبان به راحتي تهران را تسخير كردند. با ورود مشروطه‏طلبان و آزادي‏خواهان به تهران، محمدعلي شاه قاجار كه خود را در برابر آنان ناتوان ديد به سفارت روسيه پناهنده گرديد. پس از آن، لياخوف روسي فرمانده قزاقان نيز خود را به سپهدار اعظم، فاتح تهران تسليم كرد و شمشير خود را از كمر باز كرده، به عنوان تسليم در مقابل وي بر زمين نهاد. ساعت چهار بعدازظهر همان روز، جلسه مهمي شامل پانصد تن از نمايندگان مجلس، بزرگان پايتخت و آزادي‏خواهان معروف در بهارستان منعقد شد. اين مجلس تاريخي كه تحت عنوان مجلس عالي فوق العاده انعقاد يافت، محمدعلي شاه را كه به سفارت روس پناه برده بود، از سلطنت عزل كرد و پسر دوازده ساله او، احمد ميرزا وليعهد را به سمت شاهنشاهي ايران اعلام نمود.
 هفتمين اجلاس سران كشورهاي غيرمتعهد قرار بود در بغداد تشكيل شود و اين كشور ميزبان سران اين جنبش در بغداد در اوايل دهه 1360 ش (1980 م) باشد. در اين ميان عراق به شدت مي‏كوشيد با آماده كردن تاسيسات و تهيه زودرس پيش‏نويس بيانيه اجلاس، كشورهاي عضو را در مقابل يك عمل انجام شده قرار داده، با يك وجهه بين‏المللي موثر، عنوان متجاوز را از خود دور سازد. اما جمهوري اسلامي ايران با محل اجلاس مخالفت نمود و تلاش‏هاي وسيعي را جهت عدم برگزاري اجلاس در بغداد به انجام رساند زيرا شخصي همانند صدام حسين را كه به اصول عدم تعهد پايبند نبود، شايستگي رياست جنبش را نداشت. در اين ميان امنيت بغداد به عنوان محل تشكيل اجلاس هفتم سران مورد بحث قرار گرفت تا اينكه با عمليات نظامي ايران عليه عراق موسوم به عمليات رمضان - كربلاي 4 در 22 تيرماه 1361 ش برابر با 13 ژوئيه 1982 م و بمبارانِ بغداد توسط تيزپروازان نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، فشاهاري جديدي بر بغداد وارد آمد و اعضاي جنبش نسبت به امنيت پايتخت عراق مردد شدند. اين فشار سرانجام بدين جا انجاميد كه سران عراق در مرداد آن سال، از ميزباني اجلاس سران انصراف داده و هند به عنوان ميزبان جديد كنفرانس معرفي شد.
کسي که در دوران 8 ساله جنگ مجموعه اي از بهترين عکسهاي جنگ را خلق کرده است. عکسهاي او از واقعه بمباران شيميايي حلبچه در شمار هنرمندانه ترين آثار عکاسي ، نه تنها در ايران بلکه در جهان به شمار مي رود و چشمان بسياري را در آن سوي مرزها خيره کرده است. شايد باورش کمي سخت باشد که آن عکسها را جوان 22 ساله دانشکده نديده اي گرفته است که نه به عنوان عکاس بلکه به عنوان رزمنده بسيجي وارد جبهه ها شده بود. جان بزرگی خيلي زود از ميان ما رفت و در اوج بلوغ و پختگي ، در قامت هنرمندي يکه ، صادق و تيزبين سال 1381 بر اثر جراحات شيميايي به شهادت رسيد.
آيت اللَّه سيد محمد وحيدي شبستري در سال 1295 ش (1335 ق) در شهرستان شبستر در استان آذربايجان شرقي و در بيت علم و تقوا زاده شد. وي پس از پشت سر گذاشتن دروس مقدماتي و دوره سطح، در 18 سالگي راهي قم شد و همزمان با فراگيري سطوح عاليه، دروس فلسفه، كلام و عرفان را از حضرات آيات شيخ مهدي مازندراني و ميرزا محمدعلي شاه آبادي فرا گرفت. آيت اللَّه وحيدي پس از فراغت از سطوح، يكسره به درس خارج فقه و اصول آيت اللَّه سيد محمدحجت كوه كمره‏اي حاضر شد و به مدت هشت سال از درس ايشان بهره‏هاي فراواني برد. وي سپس بنا به دعوت مكرر مردم زادگاهش و دستور آيت اللَّه حجت به شبستر بازگشت و نزديك به ده سال در آن سامان به خدمات بزرگ علمي و ديني پرداخت. آيت اللَّه وحيدي در 37 سالگي به قم بازگشت و به تدريس خارج فقه و اصول و نيز شركت در درس آيت اللَّه بروجردي مشغول شد. معظم له كه از آيت اللَّه حجت و سيد ابوالحسن اصفهاني اجازه اجتهاد داشت، در نشر مذهب اهل بيت (ع) در استان‏هاي آذربايجان غربي و كردستان، كوششِ بسيار مي‏نمود و علاوه بر تاسيس مساجد و حسينيه‏هاي فراوان در اين دو استان، مبلغان بسياري به آن سامان مي‏فرستاد. آيت اللَّه وحيدي با آغاز نهضت اسلامي، همگام با ديگر مراجع تقليد به سخنراني و صدور اعلاميه و پيام‏هاي متعدد پرداخت و نقش مثبتي ايفا نمود. از اين فقيه فرزانه آثار متعددي بر جاي مانده كه حاشيه بر عروةُ الوثقي، حاكميت پيرامون خاتميت و رفع شبهات، پنجاه مجلس و شرح وسيلةُ النجاة، از آن جمله‏اند. سرانجام آن فقيه بزرگوار در 22 تيرماه 1379 ش برابر با دهم ربيع الثاني 1421 ق در 84 سالگي دار فاني را وداع گفت و در مسجد بالاسر حضرت معصومه(س) مدفون شد.
سيف الدّوله صَدَقة‌ بن بَهاءُ الدّوله ازاميران شيعي به قتل رسيد. سيفُ‌الدّوله به فخرُ الدّين ملقّب بود و ازاميران شيعه و اماميه محسوب مي شد. از سيفُ‌ الدّوله با نام مَلِكُ‌ القُرب نيزياد كرده اند. سيفُ الدّوله با اَرسلان سلجوقي دشمني داشت و اين عدوات به جنگ ميان آن دو انجاميد. جنگ در نزديكي نُعمانيّه روي داد و سيفُ‌ الدّوله با وجود رشادتهاي بسيار درميانه نبرد به قتل رسيد. گفتني است كه شهر جلّه از بِناهاي اين امير شيعه است كه درسال 495هجري قمري آن را بنا نهاده است.
براساس قراردادي استعماري موسوم به قرارداد1907ايران به سه منطقه تقسيم شد. روسيه و انگلستان قرارداد 1907ميلادي را امضا كردند. براساس اين قرارداد جنوب ايران ازآن انگليسي ها شد و شمال كشور تحت سلطه روسها قرارگرفت همچنين مركز ايران منطقه بي طرف در نظر گرفته شد. انتشارخبر انعقاد قرارداد 1907درميان مردم مخالفت آنان را درپي داشت و مردم آشكارا به اين قرارداد اعتراض كردند. اما اختلافات داخلي و اقدامات محمد عليشاه دراين زمان مانع آن شد كه درمقابل قرارداد 1907مقاومت جدي صورت گيرد. دولتهاي روس و انگليس قصد داشتند با اجراي قرارداد 1907لطمه جبران ناپذيري به تماميت ارضي و استقلال كشور ايران وارد آورد، به همين علت دولت و مجلس ايران هرگز اين قرارداد را برسميّت نشناختند. اگر جنگ جهاني اول و بدنبال آن انقلاب اكتبرروسيه روي نداده بود، استقلال سياسي و اقتصادي ايران كاملاً ازبين مي رفت.
در اين جنگ، روميان سپاه عظيمي را فراهم كرده و در مقابل مسلمانان قرار داده بودند. سرانجام با جان‏فشاني سربازان اسلام، اين جنگ به سود مسلمانان خاتمه يافت و بيش از ده هزار نفر از روميان به هلاكت رسيدند و حدود سه هزار نفر از مسلمانان شهيد شدند. نقل مي‏كنند ابوسفيان در اين جنگ شركت كرده بود و وقتي كه روميان غلبه مي‏كردند مي‏گفت آفرين بر "بني الاصفر" يعني روميان.
نرون امپراتور خون‏ريز و سفاك روم كه در 17 سالگي موجب قتل پدرخوانده‏اش شد، به مدت 14 سال بر مسند امپراتوري تكيه زد. حكومت وي با وعده‏هاي طلايى آغاز شد اما از آنجا كه مردي ضعيف‏النفس و تحت تاثير اطرافيان بود به ديكتاتوري روي آورد. از حوادث مهم تاريخ حكومت نرون، وقوع آتش‏سوزي در شهر رم بود كه به دستور وي در تاريخ 13 ژوئيه سال 64م انجام گرفت. از آن جا كه بسياري از بناها در آن زمان از چوب بود، در مدت كوتاهي، قسمت اعظم شهر باستاني رُم، در كام آتش فرو رفت و عده زيادي از اهالي اين شهر بزرگ كشته شدند. اين آتش‏سوزي همه شهر را فرا گرفت و مدت 6 روز ادامه داشت به طوري كه از 14 محله شهر فقط 4 محله باقي ماند. اين آتش سوزي بهانه مناسبي به نرون امپراتور خون‏ريز روم داد تا با متهم كردن مسيحيان به دست داشتن در ايجاد حريق رُم، بيش از يك‏صد هزارتن از آن‏ها را قتل عام كند. ديكتاتور روم سپس طرح شهر جديدي بر خاكسترهاي شهر سوخته، ريخت اما چهار سال بعد از آن در 8 اوت سال 68م در پي قيام مردمي مجبور به خودكشي گرديد.
در سيزدهم ژوئيه 1400م قديمي‏ترين ارتش جهان كه از بدو تأسيس تاكنون به همان صورتْ باقي مانده و حتي لباس‏هاي افراد آن نيز عوض نشده است، تأسيس شد. تعداد افراد اين ارتش كوچك و منظم، 83 نفر و از مردم سوئيس بود. اين ارتش كه هميشه نفرات آن سوئيسي هستند در اين روز براي حفاظت رهبر كاتوليك‏هايِ آن روز شكل گرفت و هنوز هم پس از گذشت بيش از شش‏صد سال، وظيفه حفاظت از پاپ را در واتيكان برعهده دارند.
سفر تاريخي جِيمز كوك دريا سالار معروف انگليسي به نيم كره جنوبي زمين، از 26 ژوئيه سال 1768م آغاز شده بود و سه سال به طول انجاميد. اين سفر در 13 ژوئيه 1771م پايان يافت و در جريان آن، يك تيم از دانشمندان علوم طبيعي براي بررسي گياهان، جانوران و ساكنين نيم كره جنوبي و يك تيم براي رَصد سياره زهره شركت داشتند.
كشور جمهوري روماني با 237/500 كيلومتر مربع وسعت در جنوب شرقي اروپا، در غرب درياي سياه و در همسايگي يوگسلاوي، اوكراين، مولداوي، بلغارستان و مجارستان است. جمعيت روماني بيش از 22 ميليون نفر بوده كه بيشتر از تيره‏هاي رومانيايى و داراي مذهب ارتدوكس مي‏باشند. پيش‏بيني شده است با توجه به رشد منفي جمعيت در اين كشور، تا سال 2025 جمعيت روماني كمتر از 20 ميليون نفر باشد. پايتخت روماني بخارست نام دارد و واحد پول آن لئو است. زبان رسمي مردم روماني، رومانيايى و البته زبان مجاري نيز طرفداراني دارد. از شهرهاي مهم آن ياشي، كلوژ و گالاتسي است. روماني از قرن پانزدهم تحت سلطه عثماني‏ها قرار داشت ولي در سال 1877 روماني با روسيه در جنگ عليه عثماني متحد شد و تا 1878 به اين جنگ ادامه داد. در 13 ژوئيه اين سال و بر اساس مصوبه كنگره برلين، روماني رسماً مستقل شد و سه سال بعد استقلال كامل و قطعي خود را به دست آورد. روز ملي روماني نيز اول دسامبر مي‏باشد.
هنگامي كه هيتلر نقشه حمله به شوروي را در سر مي‏پروراند، تصور مي‏كرد كه اين حمله حركتي بر ضد كمونيسم است و لذا واكنش مخالفان غربي كمونيسم را بر نخواهد انگيخت. اما بزرگ‏ترين خطاي هيتلر يا در واقع، اشتباه محاسبه او در حمله به روسيه اين بود كه فكر مي‏كرد مخالفت انگليس و امريكا با كمونيسم، زمينه مساعدتري براي سازش او با غرب فراهم خواهد آورد و يا حداقل امكان سازشي بين استالينِ كمونيست و چرچيل و فرانكلين روزولتِ ضد كمونيست عليه او وجود نخواهد داشت. برخلاف تصور و انتظار او، چرچيل و روزولت فرداي حمله آلمان به روسيه در 24 ژوئن 1941م آمادگي خود را براي همكاري با استالين در برابر هيتلر اعلام داشتند، زيرا آنها هيتلر را خطر بزرگ‏تر و نزديك‏تري مي‏دانستند و معتقد بودند كه اگر هيتلر بتواند روسيه را شكست دهد و بر منابع عظيم ثروت آن كشور دست يابد ديگرهيچ قدرتي قادر به جلوگيري از تسلط وي بر جهان نخواهد شد. استالين از پيام‏هاي كمك و همدردي چرچيل و روزولت استقبال كرد و به دنبال آن، نماينده‏اي از طرف دولت انگلستان براي عقد يك قرارداد دوستي و اتحاد عازم مسكو شد. بر اساس اين قرارداد كه در روز 13 ژوئيه 1941م در مسكو به امضا رسيد، انگليس و شوروي در برابر خطر آلمان متحد شدند و متعهد گرديدند كه هيچ يك به عقد قرارداد جداگانه با آلمان مبادرت نكنند. در ادامه انعقاد قرارداد دوستي انگليس با شوروي، امريكا آمادگي خود را براي ارسال تجهيزات نظامي به شوروي اعلام كرد و زمينه‏هاي اشغال ايران از جانب انگليس، امريكا و شوروي فراهم گرديد.